روایت جهادی، مردی برای همه فصول

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی خوزستان؛
اهواز وقتی سرد میشه بهش میگن هوا استخون سوز شده، چون سرما تامغز استخون آدم نفوذ میکنه، امسال هم مثل سال های قبل بود، چندتا خونواده بهمون معرفی شدن که توی این سرما بخاری نداشتن و یابا بخاری های نفتی میگذروندن.
آقا مهدی رو ساختن واسه فصل ها، هرفصل اولین چیزی که بهش فکر میکنه شرایط هوایی و وضعیت مردمه، مثلا از اونجایی که خوزستان ۹۰ درصد سال تابستونه همیشه بساط کمک های مردمی واسه خرید کولر و تعمیرات وسایل سرمایشی مون پهنه، الان هم آژیر خطر زمستون آقا مهدی به صدا دراومده، بچههای چهارصد و حصیرآباد و اون طرفا شاید منطقه بالاشهر نشین نباشن اما هوای بقیه هم محلی هاشون ها رو دارن، اطراف منطقه بلند و روی تپه ای محسوب میشه، به آسمون نزدیکتره و واسه همین اینجا از همه جا سردترمیشه، این بار کمک ها رو بردیم سمت خرید وسایل گرمایشی و مسجد حجت پایگاه مون، از سازندگی و بنیاد احسان هم درخواست کردیم بخاری ها که برسه رومون سربلند میشه جلوی خونواده هایی که توی این فصل تحمل میکنن تا بگذره سرما.
آقا مهدی فرصت شمردن هم به ما نمیده، میگه تا داغه باید بدین دست مردم، تا الان ۳۰ تایی رو تامین کردیم کنارش هم آبگرمکن هامون آماده میشه.
وانت میاد و بار میزنه دوتا عکس هم من میگیرم میفرستم واسه سایت، محض ریا نباشه ولی حداقل بگیم ما هوای همشهری مون رو داریم، واسه ترویج احسان و مهربونی دنبال دلیل نمی گردیم، خیر که باشه خیر هم به راه باشه، دیگه میمونه وانت آقا محمد و درب خونه های مردم.
آقای مهدی میگفت: یه روز تویکی ازبازدیدها درمنطقه ۲۰متری شهرداری مشرف به کوه ازیکی ازخانواده های نیازمند تحت پوشش دیدم ۳ تا بچه دور یک شعله گاز جمع شدن هم برای پخت غذابود شعله هم برای گرم کردن خانه
شب نتونستم بخوابم فردا ش شروع بکار کردیم بابچه ها زود پول بخاری ومقداری لباس و اسباب بازی جور شد تهیه کردیم ورفتیم اونجا بخاری رانصب کردم ولباس تن بچه ها کردیم بازی میکردن با اسباب بازیها دورهمون بخاری چشماشون ازشادی برق میزد واشک درچشم هاشون جمع شده بود خدایا چقدر نزدیکی درچشم این کودکان من خدارادیدم .....
افزودن دیدگاه جدید