روایت جهادی۲، آب روی آتش

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی خوزستان؛

ترک موتور بودم با خلیل که تلفنش زنگ خورد، همون حین جواب داد و بلند بلند حرف میزد، گفتم بابا بایست یه جا حداقل بفهمی چی میگه، زد کنار موتور خاموش کرد، گفت سیدرضا چشم هرچی شما بگی، گفتم ماجرا چی بود، کف دستشو کوبوند به پیشونی و گفت: یه خونواده آبگرمکن خونه ش اتصالی کرده خونه سوخته، دیوار حموم ریخته حال آشپزخونه شون  اوضاع داغون شده باید بریم کمک.

تو یکی از محله های محروم آبادان بودن، یه خونواده چهار نفری که معلوم بود خیلی وقت دستی به سر و روی خونه نکشیده بودن، این آتیش سوزی هم که کلا خونه رو غیرقابل سکونت کرد، بوی دود و آتیش از دیوارها میومد، سفیدی نصفه و نیمه دیوارها زیر سیاهی دود بود، خیلی از وسایل خونه یخچال کولر و... سوخته بودن، رد خاکستر روی تموم زندگی ریخته بود، دیوار حمام خونه هم که آوار شده بود.

 زنگ زدیم بقیه بچه ها با بیل و گاری بیان واسه سروسامون دادن وساخت ساز، تو نصف روز آوارها رو جمع کردیم، همراه وسایل خونه که دیگه چیزی ازشون نمونده بود، از طریق فرماندهی حوزه و خیرین مصالح رو درخواست کردیم و با کمک همه به دستمون که رسید بچه ها شروع کردن درست کردن ملات.

 سرمای زمستون بود و احتمال بارون، گفتیم تا هنوز بارون نیومده کارو یکی دو روزه جمع کنیم این بنده های خدا هم تو این سرما آواره خونه مردم نباشن، چند روزی طول کشید.

اول دیوار حمام ساخته شد و  سیاهی ها  درست کردیم بعد هم سفید کاری دیوارها، کلید و پریز های سوخته هم خریدیم گذاشتیم که دیگه اتصالی برق نداشته باشن.

خونواده اینقدر تشکر کردن خودمون خجالت زده شدیم، مشخص بود کس و کاری هم نداشتن به دادشون برسه، اطلاعات خونوار رو ثبت کردیم تا کمک های جهادی که میفرستیم به دست این خونواده هم برسه، مخصوصا وسایل خونه و زندگی شون که باید کمک کنیم دوباره بتونن تهیه کنن.

 دست شون درد نکنه زحمت کشیدن و آب و غذا بهمون دادن،پدر و بچه‌های خونواده هم خیلی کمک کردن، مادرهم به زبون محلی  دعامون میکرد.

گروه جهادی شهید عیسی زاده، حوزه شهدای ذوالفقاری، سپاه ناحیه آبادان