روایت جهادی۳، نجات از بلای خانمان سوز تا اشتغال

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی خوزستان؛

ساعت ۱۰شب بود باهام تماس گرفتن رفتم سمت آقا حاتم، طلبه ی عزیزی که رابط گروهمون درحصیرآباداست باهم رفتیم یکی از فرعی های  حصیرآباد مشرف به کوه، نمی شد ازخانه ای بگذری، باید همه راتک به تک سرمیزدیم، همه مشکل داشتند؛ یکی تعمیرات خانه، یکی بیمارداشت یکی بسته معیشتی لازم داشت و .....، اما یکی از  خونه ها خیلی تاریک و سوت وکور بود به آقاحاتم گفتم، رفتیم سمت اون خونه، خیلی داغون  بود، بااهل خونه صحبت وتحقیق کردیم.

به بچه ها گفتم تعمیرات راشروع کنند برای این خونه، اردوی جهادی برپا شد، بعدازیک هفته کارتعمیرات و بازسازی  تموم شد، یه دخترکوچولو داشتن اومد بیرون تشکرکرد، گفت عمو خونه مون رادرست کردید ممنون، ولی ماگرسنه ایم بابام بیکاره.

خیلی بهم ریختم پدرخانواده بیکار بود ومتاسفانه آسیب دیده ازاعتیاد،  فرداش بادوستان گروه جلسه ای گرفتیم وشیخ شهبازی مامورشناسایی این آسیب دیدگان ازاعتیاد شد.

با بنیاد علوی جلسه ای گرفتیم وطرح ناجی راشروع کردیم الحمدلله ۷۵ نفر رابه کمپ معرفی کردیم ومرتب بهشون سرمیزدیم وکلیه هزینه های کمپ راهم دادیم وازخانواده هاشون بابسته غذایی صیانت کردیم براشون جلسه توجیهی عدم بازگشت به اعتیاد گرفتیم و.... 

دوباره بادوستان بنیادعلوی واردمذاکره شدیم اینبار برای وام های خوداشتغالی، الحمدلله تعدادی وام نفرسهمیه بهمون دادن، ودرحال جمع آوری پرونده های مددجویان ومعرفی برای دریافت وام خوداشتغالی.

من وآقا عارف وآقامحمدوشیخ شهبازی وشیخ صادقی وبقیه دوستان عهدبستیم که نهایت تلاشمون رابکنیم که انشالله این عزیزان هم شاغل وتوانمند شوند ودیگه دختری ازغم بیکاری پدرش اندوهگین نشه وبچه ای شب شکم گرسنه سربربالشت نزاره، خدایا یاریمان بده.....